آگاهی هیجانی چیست و چگونه ندانستن آن ما را بهسوی فرسودگی میبرد؟

در جهانی که سرعت زندگی روز به روز بیشتر میشود و فشارهای روانی از هر سو ما را احاطه کردهاند، توانایی مدیریت هیجانات نه تنها یک مهارت لوکس نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای سلامت روان، روابط سالم و پیشگیری از فرسودگی است. یکی از پایهایترین مؤلفههای این توانایی، چیزی است که به آن «آگاهی هیجانی» گفته میشود.
اما آگاهی هیجانی چیست؟ چرا بسیاری از ما درک درستی از آن نداریم؟ و چگونه ناآگاهی نسبت به احساساتمان، میتواند ما را به ورطهی فرسودگی روانی، جسمی و حتی اجتماعی بکشاند؟ در این مقاله، به بررسی مفهوم آگاهی هیجانی، اهمیت آن در زندگی روزمره، و تأثیرات منفی نادیده گرفتن احساسات میپردازیم.
آگاهی هیجانی چیست؟
آگاهی هیجانی به توانایی فرد در شناسایی، درک، و نامگذاری احساسات خود گفته میشود. این مهارت بخشی از هوش هیجانی (Emotional Intelligence) است و به ما کمک میکند تا بدانیم «چه احساسی داریم»، «چرا چنین احساسی داریم» و «با این احساس چه باید بکنیم».
در واقع، آگاهی هیجانی پلی است میان آنچه در درون ما رخ میدهد و واکنشهایی که در بیرون از خود بروز میدهیم. وقتی کسی بتواند به وضوح بگوید که مثلاً “من الان احساس خشم میکنم چون احساس میکنم مورد بیعدالتی قرار گرفتهام”، یعنی از سطح بالایی از آگاهی هیجانی برخوردار است.
چرا نداشتن آگاهی هیجانی خطرناک است؟
وقتی نتوانیم احساساتمان را بشناسیم یا آنها را نادیده بگیریم، هیجانات سرکوبشده در بدن و ذهنمان باقی میمانند و دیر یا زود خود را به شکلهایی ناسالم نشان میدهند. این نشانهها میتوانند شامل موارد زیر باشند:
-
اضطرابهای مداوم و بیدلیل
-
خشمهای ناگهانی و بدون کنترل
-
خستگیهای مزمن و بیانرژی بودن
-
اختلالات خواب
-
کاهش تمرکز
-
احساس بیمعنایی در زندگی
-
تنشهای جسمی مثل سردرد، دردهای عضلانی، یا مشکلات گوارشی
اینها فقط چند علامت از چیزی هستند که به آن «فرسودگی» یا burnout گفته میشود.
فرسودگی چیست و چگونه پدید میآید؟= نبود آگاهی هیجانی
فرسودگی روانی یا هیجانی حالتی است که در آن فرد به دلیل استرس مزمن و حلنشده، دچار تخلیهی انرژی روانی میشود. برخلاف افسردگی که اغلب ریشه در گذشته دارد، فرسودگی نتیجهی فشاری است که مداوماً در زمان حال وجود دارد.
یکی از دلایل پنهان و کمتر شناختهشدهی بروز فرسودگی، ناآگاهی هیجانی است. وقتی ما به طور مداوم احساسات خود را انکار کنیم، به خود بگوییم «من که ناراحت نیستم» یا «باید قوی باشم و به این چیزها فکر نکنم»، در واقع بخشی از روانمان را نادیده گرفتهایم. با گذشت زمان، این بخش نادیدهگرفتهشده مثل کوهی از تنش، خستگی و نارضایتی درون ما جمع میشود.
چرا نمیتوانیم احساساتمان را بشناسیم؟
دلایل زیادی وجود دارد که چرا بسیاری از ما از احساسات خود آگاه نیستیم:
-
تربیت خانوادگی و فرهنگی: بسیاری از ما در خانوادههایی بزرگ شدهایم که بیان احساسات نشانهی ضعف تلقی میشده است. به کودکان گفته میشود «گریه نکن»، «پسر که گریه نمیکنه»، یا «باید مثبت فکر کنی».
-
فشارهای اجتماعی: فرهنگ بهرهوری و موفقیتگرایی به ما میآموزد که باید همیشه کار کنیم، مفید باشیم و احساسات را کنار بگذاریم.
-
نبود آموزش روانی: در نظام آموزشی ما، هیچگاه به ما یاد داده نشده که چگونه احساسات خود را بشناسیم یا دربارهی آن صحبت کنیم.
چگونه آگاهی هیجانی را در خود تقویت کنیم؟
خبر خوب این است که آگاهی هیجانی یک مهارت است، نه یک ویژگی ذاتی. یعنی میتوان آن را آموخت و پرورش داد. در ادامه چند راهکار کاربردی برای افزایش این مهارت آورده شده است:
۱. مکث و مشاهده= آگاهی هیجانی
هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و از خود بپرسید: «الان چه احساسی دارم؟» تلاش کنید فقط احساس را شناسایی کنید، بدون قضاوت.
۲. استفاده از واژهنامه هیجانات
بسیاری از ما دایرهی لغات محدودی برای توصیف احساسات داریم. عباراتی مانند «خوبم»، «بدم»، یا «کلافهام» کافی نیستند. تلاش کنید احساساتتان را دقیقتر توصیف کنید؛ مثلاً: «ناامید»، «دلخور»، «بیحوصله»، «هیجانزده»، «غمگین»، یا «متعجب».
۳. نوشتن احساسات
نوشتن دربارهی اتفاقات روزمره و اینکه چه احساسی نسبت به آنها دارید، به تدریج آگاهی شما را افزایش میدهد. این کار مثل آینهای است که به درون خود نگاه میکنید.
۴. گوش دادن به بدن=آگاهی هیجانی
بدن شما اغلب زودتر از ذهنتان میفهمد که چه احساسی دارید. به تنشها، سردرد، انقباض عضلات و ضربان قلبتان توجه کنید. اینها سرنخهایی از هیجانات پنهان هستند.
۵. گفتگوهای واقعی
با افرادی که اعتماد دارید دربارهی احساساتتان صحبت کنید. بیان کردن احساسات باعث میشود آنها را بهتر درک و تنظیم کنید.
آگاهی هیجانی چگونه از ما در برابر فرسودگی محافظت میکند؟
وقتی احساساتمان را میشناسیم و دربارهی آنها صادق هستیم، میتوانیم:
-
به موقع استراحت کنیم
-
“نه” بگوییم وقتی فشار بیش از حد است
-
از دیگران کمک بخواهیم
-
مرزهای سالم ایجاد کنیم
-
خودمان را با درک و مهربانی ببینیم، نه با سرزنش
همهی اینها موجب میشوند که منابع روانیمان حفظ شوند و دچار فرسودگی نشویم.
جمعبندی
آگاهی هیجانی یعنی دانستن اینکه در درونتان چه میگذرد. مهارتی که شاید ساده به نظر برسد، اما نقش بسیار مهمی در سلامت روان، روابط سالم، تصمیمگیری منطقی و پیشگیری از فرسودگی دارد. ندانستن احساسات، آنها را حذف نمیکند، بلکه مانند آتش زیر خاکستر در وجودمان باقی میمانند و روزی منفجر میشوند.
اگر تا امروز به احساساتتان توجه نمیکردید، وقت آن رسیده که نگاهی دوباره به درونتان بیندازید. شاید سادهترین و مؤثرترین راه برای آرامش، همین گفتگوی صادقانه با خودتان باشد.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.